نظرات شما عزیزان:
حالم خوبه! چون آسمان از من دور نیست. آبی آرام، منو صدا می زنه. می تونم تو رنگ آرامش فرو برم. همه رنگ های نگاهم رو محو کنم. از محو هم عبور کنم و به نادیده ها، دیده بشم. می تونم مثل ابری، پر از حادثه بارون بشم. مثل باد، آزاد بشم. مثل مسافر، همواره در سفر باشم. می تونم متن روشنی برای طلوع خورشید باشم و شبی پر از آواز جیرجیرک ها. می تونم وسیع باشم. می تونم روح یک شعر در خیال یک شاعر مهتاب زده باشم. منتظرم باش! من به زودی در رویای تو تعبیر ساده ای از خوشبختی می شم.
حالم خوبه! چون با چشم هام آشتی ام. با گوش هام رفیقم. وقت سکوت، شنوایم. با رویاهام همراهم. وقت بیداری، هشیارم. با زندگی، همبازی ام. وقت بازی، خوشحالم. با آدم ها، دوستم. وقت دوستی حساسم. با عشق، همدلم. وقت عاشقی، دیوانه ام. حالا به من بگو: حال تو چطوره؟ حال من که خوبه!
اگه حالت خوب باشه، خبر خوبیه! انگار یکی به من اضافه شده، وسیع تر شدم. اما اگه حالت بد باشه باید کمی حوصله کنی. تا با هم ریشه های حال بد رو بکنیم. حال بد، خودشو با نشونه هایی معرفی می کنه، نام و نام خانوادگی، محل و روز تولد و بقیه نشونه ها. تو با این شناسنامه، از احوال خودت باخبر می شی. مثلاً نشونه هایی مثل: تنبلی، افسردگی، خستگی بی دلیل، کلافگی، خشم و زودرنجی، منفی بافی، تنگ نظری، حسادت، ترس و دودلی، این حالت ها نشونه های حال بده!
حال خوب هم نشونه ایی داره مثل: آرامش و صبوری، شادی و سرخوشی، مثبت بینی و نیک اندیشی، فعال بودن، مسوول بودن، حساس بودن، مهرورزی کردن، لبخند زدن و خیلی نشونه های دیگه.
توجه کن که مبدا و منشا همه این حالات تو هستی.
نقطه پیدایش هر کدوم از این حالت ها، تویی!! هیچ کس نمی تونه حال تو رو خوب یا بد کنه، به جز احساس تو و خواست تو.
اگه تو به دنبال دستگیره باشی همیشه این خطر هست که این دستگیره ها لق بشن یا از جا کنده بشن، اون وقته که تو با اولین برخورد سقوط می کنی و تعادلت رو از دست می دی.
تو باید بیاموزی که به جای ردیف کردن نداشته هات و شمردن بایدها و نبایدها، به چیزهایی نگاه کنی که واقعی اند، ملموس و مهم هستند.
+نوشته
شده در 11 فروردين 1392برچسب:, ;ساعت16:11;توسط reza; |
|